سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« گفتارها سپرده نزد نگهدار است » و « نهفته‏ها آشکار » ، و « هر نفس بدانچه کرده گرفتار » . و مردم ناقص عقل و بیمار ، جز آن را که خداست نگهدار . پرسنده‏شان مردم آزار و پاسخ دهنده‏شان به تکلف در گفتار . آن که رایى بهتر داند ، بود که خشنودى یا خشمى وى را بگرداند ، و آن که از همه استوارتر است از نیم نگاهى بیازارد یا کلمه‏اى وى را دگرگون دارد » . [نهج البلاغه]
 
شنبه 97 فروردین 25 , ساعت 12:43 عصر
گوشه ی تراس نشسته بودم و به باغچه ی خشک گوشه حیاط خیره شده بودم نقشه های زیادی برای زیبا کردن باغچه داشتم ولی کسی باهام همکاری نمیکرد.

سرم رو برگردوندم و به آسمون صاف و آبی خیره شدم . 

ابری نبود ... امروز از روزای سخت بود هر لحظه به بود و نبودش فکر میکردم ...

نبودش لرزه به تنم مینداخت و بودنش گریمو در می اورد .

نمیدونستم چکار کنم همیشه همینطور بود منتظر یه اتفاق تازه بودم یه معجزه که عوضش کنه ولی ...

بلند شدم و بطرف در خونه رفتم ... توی خونه آرامش بیشتری داشتم از حیاط و روشنایی بدم میومد تاریکی رو بیشتر دوست داشتم هنوزم همینطوره .



لیست کل یادداشت های این وبلاگ